نفت نما- اظهارات اخیر فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت بیش از آنکه مبتنی بر واقعیتهای میدانی باشد حاوی نگاهی سطحی و نادرست از سازوکار جذب نیرو در دستگاههای اجرایی کشور است.
واقعیت این است که شرکتها برای کار خاص و مقطعی تعریف نشده و قرارداد نمی بندند بلکه بسیاری از ادارات و مجموعههای دولتی و حتی خصولتی ها برای تأمین نیازهای دائمی خود به نیروی های متخصص و فرار از پیچوخم ها و موانع اداری، محدودیتهای استخدامی و ساختارهای ناکارآمد به ناچار دست به دامان شرکت ها شده و مسیر قراردادهای شرکتی را درپیش می گیرند. روشی که نه از سر میل بلکه از روی اجبار است.
در صنعت نفت اما این موضوع بیش از نقاط دیگر واضح و روشن است. امروز، در صنایع نفت، گاز و حتی پتروشیمی که ستون فقرات اقتصاد ایران محسوب میشوند، متخصصترین و باتجربهترین نیروها، از طریق شرکت ها جذب می شوند و نیروهایی که سالها شانهبهشانه نیروهای رسمی در سختترین شرایط عملیاتی کار و تلاش کرده، تولید را سرپا نگه داشته و هزینه تحریم، فشار و بحران را با جان و دل پرداخته کرده اند، همین نیروهای شرکتی هستند.
به نظر می رسد سخنگوی دولت، بهجای ایجاد آرامش در فضای جامعه، ناآگاهانه در حال دامن زدن به دو قطبی و دوگانگیِ خطرناک بین نیروهای شرکتی و رسمی هاست.
به کار بردن ادبیاتی از این دست، نهتنها فضای جامعه را تلطیف نمیکند بلکه موجب شکاف، بیاعتمادی و نارضایتی بین متخصصین می شود و می تواند پیامدهای خطرناکی در آینده به بار بیاورد.
امروز صنعت نفت، گاز و پتروشیمی بهعنوان پیشران اقتصاد کشور، با همکاری، تعامل و ایثار هر دو گروه رسمی و شرکتی سرپا مانده است و بیتوجهی به این واقعیت و بیان سخنان نسنجیده میتواند به ناامیدی گسترده بین متخصصان شرکتی منجر شود.
بدیهی است هر نیروی شرکتی که سال ها در حرفه ای مشخص به کشور خدمت کرده و از بسیاری حقوق محروم بوده است، برای برخورداری از آینده بهتر برای زن و فرزندان خود انتظار داشته باشد که به عنوان نیروی رسمی توسط دولت به طور مستقیم جذب شود و حقوق و مزایای خود را مستقیما دریافت نماید.
بنابراین انتظار از سخنگوی دولت، تحلیل دقیق، بیان مسئولانه و پرهیز از آدرسهای غلط است نه سخنانی که سرمایه انسانی کشور را دلسرد و ناامید کند.












