نفت نما- در شرایطی که سایه تهدید بر تأسیسات حیاتی کشور همچنان کم و بیش باقیست اما برخی گزارشها و تیترهای شتابزده علیه شرکتهای کلیدی اقتصادی، عملاً به جای پرسشگری دلسوزانه، در جهت تخریب سرمایه ملی عمل میکنند.
نمونه اخیر، گزارشی بود که درباره عملکرد پنجماهه شرکت پتروشیمی پردیس منتشر شد. در این گزارش، کاهش تولید و فروش شرکت در سال ۱۴۰۴ به مدیریت جدید نسبت داده شده، بیآنکه کوچکترین اشارهای به دو عامل کلیدی و بیرونی یعنی قطعی گاز در زمستان ۱۴۰۳ و توقف اضطراری مجتمع در خرداد ۱۴۰۴ بهدلیل شرایط جنگی و تهدیدات منطقهای شود.
پتروشیمی پردیس، نه فقط بزرگترین تولیدکننده اوره خاورمیانه بلکه ارزآورترین شرکت غیرنفتی کشور در سالهای اخیر بوده است. تضعیف این برند ملی با تحلیلهای ناقص و تیترسازیهای هیجانی، نه خدمتی به شفافیت است و نه مصداق پرسشگری حرفهای.
در این برهه، کشور بیش از همیشه به وفاق در روایتها، انسجام در پیامرسانی و پرهیز از دوقطبیسازیهای مصنوعی نیاز دارد. مسئولیت رسانهها این نیست که با سکوت همراه باشند، بلکه باید با درک عمیقتری از شرایط، نقدهای خود را با دقت، توازن و آگاهی بیان کنند.
پرسش اینجاست؛ آیا تضعیف پتروشیمی پردیس، با هزاران نیروی متخصص و نقش حیاتی در صادرات غیرنفتی، آنهم در گرماگرم جنگ رسانهای و احتمال درگیری منطقهای، کمکی به منافع ملی است؟ یا ضربهای به پشت جبهه اقتصادی کشور؟
وقت آن است که رسانهها بهجای افتادن در دام تحلیلهای سطحی، از خود بپرسند «در شرایط جنگی، وظیفه ما در میدان رسانه چیست؟»